نام حسنی مبارک رئیسجمهوری کنونی مصر که بیش از هر دو سلف خود در مسند قدرت بوده است، نسبت به ناصر، احساسات کمتری را در مصریها ایجاد میکند اما مصریها چگونه میراث او را - پس از مرگش- پاس خواهند داشت.
مبارک اینک 82 سال سن دارد و در سالهای اخیر بیشتر وقت خود را خارج از قاهره در اقامتگاهش در شرمالشیخ واقع در صحرای سینا گذرانده است. وضعیت جسمی او چندان خوب نیست. در بهار گذشته وی در آلمان تحت عمل جراحی قرار گرفت و بهمدت 6 هفته بستری بود. اما حتی پیش از آن، رئیسجمهوری مصر بارها در انظار عمومی دچار حملات ناشی از بیماریاش شده بود.
در سال 2003 مبارک حین سخنرانی در مجلس مصر از هوش رفت؛ اتفاقاتی که موجب شد وزیر دفاع تا هنگامی که پزشکان رئیسجمهور را در اتاقی در ساختمان مجلس بههوش آوردند، نمایندگان را در صحن علنی مجلس محبوس کند. سال گذشته مبارک که بهخاطر درگذشت نوهاش متأثر بود، با چهره رنگ پریده در حالتی نزار به استقبال میهمان مهم خود، باراک اوباما رفت.
با این حال بهنظر نمیرسد که رئیسجمهوری مصر قصد کنارهگیری از قدرت را داشته باشد. او چند سال پیش اظهار داشت که تا آخرین نفس و تا آخرین طپش قلبش در خدمت مصر خواهد بود.مبارک در نخستین سخنرانی خود پس از عمل جراحی اخیرش اعلام کرد که قدرتمندتر از همیشه و با عزم و اراده به راه خود ادامه میدهد و به وعده خود مبنی بر ایجاد ارکان دمکراسی - در مصر- تحقق خواهد بخشید؛هر چند با توجه به روند کنونی تحولات در مصر احتمال تکمیل ساختار دمکراسی مورد نظر مبارک در آینده نزدیک بعید بهنظر میرسد.
هنگامی که از رئیسجمهوری پرسیده شد چه کسی جانشین او خواهد بود او بلافاصله پاسخ مبهم داد: «فقط خدا میداند». مقامات حزب حاکم بارها در پاسخ به این سؤال که نامزد آنها برای انتخابات ریاستجمهوری سال 2011 چه کسی خواهد بود. گفتهاند که هیچ کس بهاندازه آقای مبارک واجد شرایط نیست.
اشاره آنها به حسنی مبارک رئیسجمهوری کنونی است، جمال مبارک، فرزند رئیسجمهور طی یک دهه گذشته نقش اصلی را در حزب حاکم داشته و عمدتا در مناسبتها به نیابت از پدرش ظاهر میشود. جمال مبارک 47ساله که در گذشته به بانکداری اشتغال داشته در سلسله مراتب حزب به لحاظ رسمی در جایگاه سوم قرار دارد و مدتهاست که تصور میشود جانشین از پیش تعیین شده پدرش خواهد بود.
براساس تغییراتی که در سال 2007 در قانون اساسی مصر صورت گرفت تنها چند نامزد انتخاب شده میتوانند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنند. حسنی مبارک بارها وعده داده که مصر شاهد ریاستجمهوری موروثی نخواهد بود و براساس تغییرات جدید، پسر او میتواند درصورت پیروزی در انتخابات در مسند قدرت تکیه بزند.
ممکن است چنین باشد، با این حال به باور بسیاری از مصریها بخت جمال مبارک - برای ریاستجمهوری- رو به افول است. وی همچنین نقش اصلی را در برنامه موفق آزادسازی اقتصادی مصر داشته است. طرفداران او خاطر نشان میکنند جمال مبارک تحصیلکرده غرب است و در خارج از کشور زندگی کرده است ( مادر او نیمه بریتانیایی است) و به خلاف روسای جمهور گذشته غیرنظامی است.
با این حال وابستگی و رابطه آشکاری بین او و ارتش همچنان قدرتمند مصر وجود دارد و این را بسیاری نقطه ضعف جمال مبارک میدانند. به گفته آنان فرزند جوان رئیسجمهوری مصر بهره چندانی از ویژگیهای پدرش نبرده و این در حالی است که افکار عمومی مصر بیش از پیش مخالف حکومت موروثی است.
برخی بر این باورند که محفل داخلی و پا به سن گذاشته حکومت مصر ممکن است ترجیح بدهد برای جانشینی مبارک از یک چهره پرتجربه در میان خود حمایت کند. عمر سلیمان، رئیس قدرتمند تشکیلات اطلاعاتی مصر چهرهای است که در این زمینه از او نام برده میشود.
این ژنرال سابق 75ساله در حیطه کاری خود شهرت بسیاری در مصر دارد. هر چند او نیز از چهرههای وفادار به مبارک محسوب میشود و از اینرو بهنظر میرسد تمایل چندانی به جانشینی او ندارد و علاوه بر اینها ارتباطی نیز با حزب حاکم ندارد. برای جانشینی رئیس جمهور از مقامات متعددی در میان تکنوکراتها، نظامیان و مقامات امنیتی که عمدتا بالای 60 سال سن دارند نام برده میشود.
این بازی حدس و گمان خود گویای بسیاری مسائل درباره مصر حسنی مبارک است. کشوری که حکومتش و اقدامات آن همچنان برای افکار عمومی تیره و مبهم است. بهعنوان مثال، ارتش دارای شبکههای گسترده مزارع، کارخانجات، مدارس، فروشگاهها و باشگاههای پرزرق و برق خود است.
بازنشستگی پیش از موعود و بازرسیهای محتاطانه سیاسی باعث کوچکتر شدن جمع افسران عالی رتبه و احتمالا حذف افرادی که دیدگاههای نامطلوبی دارند میشود. هرچند به خلاف ترکیه، کشوری که ارتش آن به لحاظ سنتی حامی سکولاریسم سازشناپذیر آتاتورک است، ژنرالهای مصری دغدغههای سیاسی خود را آشکار نمیکنند. منتقدان دولت در قاهره بر این باورند که آنان هیچ دغدغهای جز تجارت و کسب و کار خود ندارند.
هر چند زیر این پوسته، گرایشهای سیاسی گستردهتری قابل تشخیص است. از جمله انسجام و وحدت افرادی که انقلاب مصر را بهوجود آوردند و آن را حفظ کردهاند و بسیاری از آنها که از طبقات متوسط و اقشار پایین جامعهاند، در حال از بین رفتن است. بهعنوان مثال، حزب حاکم ریشه در تفکر سوسیالیسم تکحزبی ناصر دارد اما رهبران کنونی آن شامل غولهای عرصه تجارت، حقوقدانان و فرمانداران محلی است.
بیشتر مصریها در حال حاضر جامعه خود را آشکارا اسیر تفرقه و چنددستگی میدانند، بخصوص با وجود حکومتی که عمدتا بهدنبال منافع ثروتمندان است، اما وانمود میکند که نماینده فقرا و مستمندان است.جابهجایی احتمالی نسلها ممکن است به تغییر شرایط کمک کند. نسل جوان مصر، از تجربه سخت جنگ بیبهره است، اعتمادی به حکومت ندارد و به شکل فزایندهای از طریق اینترنت، تلویزیونهای ماهوارهای و ارتباطات موبایل با یکدیگر و با جهان خارج ارتباط برقرار میکند.
جوانان امروز مصر، نسبت به نسلهای گذشته، شکاکتر، مستقلتر، جاهطلبترند و برای اینکه صدا و نقش خود را به دیگران نشان دهند، بیتابی میکنند. طی سالهای اخیر، برنامههای داوطلبانه، امور خیریه و گروههای معترض گسترش قابل توجهی یافته و در همین حال هنر مستقل مصر به شکل قابل توجهی احیا شده است.
انرژی جوانان باید به لحاظ سیاسی مهار شود، با این حال ظرفیت این انرژی بالاست. بهعنوان مثال، چنان چه تلاش محمد البرادعی برای به چالش کشیدن دولت به بارنشیند، اشتیاق عمومی به این بوروکرات سابق که از اظهارات عوامپسندانه خودداری میکند، پیام خاص خود را خواهد داشت. رئیسجمهوری کنونی، به نقطهای در دوردست چشم دوخته است. مردم او اما در حال حرکتند، آرام ولی مهار نشدنی و تنها خدا میداند به کجا.
اکونومیست 15 ژوئیه 2010
مترجم: غزاله خطیبی